روانشناسان بینش جدیدی در مورد علل و اثرات کمرویی دوران کودکی دارند...
برخی از بچه ها از ایستادن در مقابل کلاس برای ارائه لاک پشت حیوان خانگی یا صدف های دریایی خود لذت زیادی می برند. اما یک کودک خجالتی چطور؟
رابرت جی کاپلان، دکترای روانشناس رشدی در دانشگاه کارلتون در اتاوا می گوید: «نمایش دادن و سخن گفتن ممکن است بدترین کابوس آنها باشد.
نمایش و گفتن فقط شروع است. برای کودکان خجالتی، هر جشن تولد و سفر به زمین بازی ممکن است مملو از نگرانی باشد.
خبر خوب: اکثر بچههای محتاط اجتماعی به بزرگسالانی تبدیل میشوند که میتوانند در یک جلسه کاری صحبت کنند یا در یک مهمانی بدون ایجاد وحشت شرکت کنند.
همانطور که روانشناسان بیشتر در مورد عواملی که تعیین می کنند کودک در طیف خجالتی قرار می گیرد بیشتر می آموزند، آنها همچنین در حال یافتن راه هایی برای جلوگیری از تبدیل شدن خجالت به یک شکست هستند.
هدر هندرسون، دکترای روانشناس رشدی در دانشگاه واترلو، میگوید: «بچهها میخواهند با بچههای دیگر در فعالیتهای سرگرمکننده شرکت کنند. کمرویی یک موضوع است که به این زودی ها از بین نمی رود.»
لبخند خجالتی
هنگام توصیف خلق و خوی یک کودک، والدین، معلمان و دوستان اغلب برچسب "خجالتی" را دور می زنند. اما دانشمندان روش خاص خود را برای تعریف این اصطلاح دارند. کمرویی - که به عنوان بازداری رفتاری نیز شناخته می شود - کاملاً با درونگرایی یکسان نیست.
بچههای درونگرا به هنگام گذراندن وقت در تنهایی با کتاب یا ساختن برج لگو، خوشحالتر هستند تا اینکه به بچههای محله در یک بازی بپیوندند. از سوی دیگر، کودکانی که از نظر رفتاری بازدارند، تمایل به تعامل اجتماعی دارند، ولی مشکل این است که آن تعاملات نیز منبع استرس برای آنها هستند.
دکتر کورالی پرز-ادگار، روانشناس رشدی در دانشگاه پن استیت می گوید: «کودک خجالتی اولیه ترسو است و لبخندی آرام دارد. شما می توانید بگویید که آنها می خواهند با هم تعامل داشته باشند، اما این برای آنها طاقت فرسا است.
نشانه های خجالت به طرز شگفت آوری زود ظاهر می شود. مطالعات طولی که در دهه های 1980 و 1990 آغاز شد، نشان داده است که اولین نشانه های بازداری رفتاری از همان روزهای اول تولد مشهود است.
پرز-ادگار توضیح میدهد که در اوایل چهار ماهگی، برخی از نوزادان به محرکهای جدید واکنشهای قوی نشان میدهند. در حالی که بیشتر نوزادان ممکن است در پاسخ به یک اسباب بازی، موسیقی جدید، به موبایل جدید خیره شوند یا در پاسخ به یک اسباببازی موزیکال شادی کنند، تعداد انگشت شماری با نشانههای ناراحتی واکنش نشان میدهند، کمر خود را قوس میدهند و گریه میکنند. این نوزادان بیشتر به بچه های خجالتی کلاس تبدیل می شوند. او میگوید: «به مرور زمان حساسیت به تازگی به سمت حساسیت به تازگی اجتماعی هدایت میشود.
این حساسیت چیز بدی نیست. از نظر کارشناسانی که استرس خجالت را مطالعه میکنند، هیچ مشکلی در مورد محتاط بودن در موقعیتهای اجتماعی وجود ندارد. کاپلان می گوید که جامعه انسانی از داشتن اعضایی در سراسر طیف پرشور سود می برد. او میگوید: «خوب است که برخی افراد محتاط تر باشند و با تهدیدات محیطی هماهنگتر باشند.
کند بودن در گرم گرفتن نیز ممکن است یک مزیت اجتماعی باشد، حداقل از برخی جهات. خجالت ممکن است به کاهش سرعت تعامل ما با دیگران کمک کند. تحقیقات مربوط به دههها قبل نشان داده است که رفتارهای مرتبط با خجالت - مانند نگاه پرهیز یا آن لبخند خجالتآمیز کلاسیک - معمولاً توسط دیگران درک مثبتی دارند.
با این حال خجالت می تواند جنبه های منفی داشته باشد. کاپلان خاطرنشان می کند، جای تعجب نیست که بچه های خجالتی معمولا زمان کمتری را صرف بازی با بچه های دیگر می کنند. و روابط همسالان برای توسعه مهارت های اجتماعی و ارتباطی مهم است. او میگوید: «بچهها چیزهایی را از همسالانشان یاد میگیرند، به گونهای که از دیگران یاد نمیگیرند. "اگر آنها به آن ملحق نشوند، ممکن است برخی از چیزهای خوب را از دست بدهند."
بچههای خجالتی ممکن است وقتی با بچههای دیگر معاشرت میکنند بیشتر مستعد تجربههای منفی باشند. برای مثال، همسالانی که خجالتی بودن آنها را غیر دوستانه تفسیر می کنند، ممکن است آنها را اشتباه درک کنند. کاپلان میگوید: «گاهی اوقات آنها توسط کودکان دیگر طرد میشوند و میتوانند هدف آسانی برای قلدری باشند.
اما اضطراب ممکن است بزرگترین خطر برای کودکان خجالتی باشد. پرز-ادگار میگوید در حالی که بیشتر بچههای خجالتی به بزرگسالانی سازگار تبدیل میشوند، 30 تا 40 درصد از کودکان بسیار خجالتی دچار اضطراب اجتماعی میشوند - خطری چهار برابر بیشتر از حد متوسط.
اضطراب زیاد می تواند آنها را در معرض خطر مشکلات دیگری از جمله افسردگی و سوء مصرف مواد قرار دهد.
دومی ممکن است غیر منطقی به نظر برسد، زیرا بچه های ساکت و ترسو دقیقاً به عنوان جویندگان هیجان در نظر گرفته نمی شوند. پرز-ادگار می گوید، اما نوجوانان مضطرب ممکن است به مواد مخدر و الکل به عنوان روان کننده های اجتماعی روی بیاورند. یکی از راههایی که آنها با آن مقابله میکنند، مصرف مواد مخدر و بهویژه مصرف الکل است.
هندرسون میگوید خوشبختانه اکثر بچهها در طول زمان روشهای سالمتری برای مدیریت کمروییشان یاد میگیرند. او میگوید: «ما به ندرت میبینیم که یک کودک نوپا بازدارنده به سرحالترین بزرگسال تبدیل شود. "اما بسیاری از آنها خیلی خجالتی نمی مانند. آنها هنوز هم این واکنش ها را دارند، اما با گذشت زمان و تجربه یاد می گیرند که آنها را تنظیم کنند."
در واقع، به نظر می رسد برخی از کودکان حتی قبل از تمام شدن دوره پوشک، شروع به تنظیم کمرویی خود می کنند. در یک مطالعه اخیر، دکتر کریستینا کولنسی، روانشناس دانشگاه آمستردام و همکارانش از کودکان 2 ساله خواستند که صداهای حیوانات را در مقابل غریبه ها اجرا کنند. آنها ابراز خجالت کودکان در طول اجراها یا مثبت (لبخند در حالی که صورت عصبی آنها را لمس می کنند یا نگاهشان را منحرف می کنند) یا منفی (همان رفتارهای بدون لبخند) ارزیابی کردند. آنها دریافتند که کودکانی که خجالتی بودن را بیشتر نشان میدهند، مضطربتر هستند. نویسندگان پیشنهاد میکنند که علاوه بر انجام یک کارکرد اجتماعی، یادگیری بیان خجالت به روشهای مثبت به کودکان کمک میکند تا اضطراب خود را تنظیم کنند
تجربه ها مهم هستند
توجه، تنها یکی از تأثیراتی است که به ترسیم مسیر آینده یک کودک ترسو کمک می کند. در حالی که بذر خجالت ممکن است بیولوژیکی باشد، عوامل محیطی نیز بر جایی که کودک در طیف پرشور فرود می آید، تأثیر می گذارد.
فرزندپروری نقش مهمی دارد. والدین نگران ممکن است از قرار دادن فرزندان خجالتی خود در موقعیت هایی که آنها را ناراحت می کند اجتناب کنند. اما آواز خواندن در کلاس موسیقی و نواختن در جشن تولد یک همکلاسی به کودکان کمک می کند تا یاد بگیرند که چگونه با آن موقعیت های ناراحت کننده کنار بیایند. کاپلان میگوید وقتی والدین بیش از حد محافظ هستند، کودکان فرصتهایی را برای تمرین تنظیم احساسات خجالتی از دست میدهند و خطر اضطراب را افزایش میدهند.
شنیدن این پیام برای والدین سخت است. هندرسون میگوید: «وقتی به کودکی نگاه میکنید که احساس خجالت میکند، اولین کاری که میخواهید انجام دهید این است که به زمین بروید و از او محافظت کنید. ترفند درست برای والدین این است که کمی عقب نشینی کنند، حمایت کنند، اما اجازه دهند کودک قدم های کوچکی برای انجام کارها به تنهایی بردارد.
برخوردهای اجتماعی اولیه نیز مهم هستند. هندرسون میگوید، مطالعات نشان دادهاند که کودکان خجالتی که زود به مهدکودک میروند، نسبت به کسانی که با والدین یا پرستار بچهشان در خانه میمانند، کمتر مضطرب هستند. شواهد دیگر نشان می دهد که داشتن تنها یک دوست خوب می تواند تفاوت بزرگی برای یک کودک ترسو ایجاد کند. او می گوید: «تجربه واقعاً مهم است.
محققان هنوز در حال بررسی هستند که کدام تجربیات برای کمک به رشد کودکان خجالتی مهمتر است. اما در این بین تاکید می کنند که خجالتی بودن نباید مشکل ساز باشد. پرز ادگار می گوید: "خجالتی بودن یک اختلال نیست. اشکالی ندارد که برای گرم گرفتن آهسته باشید."
او میافزاید: «راهروی من مملو از افرادی است که قبلاً بازدارنده بودند. «در محیط مناسب، همه این کودکان می توانند رشد کنند.
منبع: www.apa.org
سایت رسمی انجمن روانشناسی امریکا
ترجمه پارمیس اسدی